English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4945 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
painter U طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
painters U طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mooring penant U طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
Other Matches
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
bollard U تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollards U تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bitt U میله بستن طناب به قایق
cleat U بستن طناب به میله قایق
boom vang U طناب کوتاه وصل به پایین تیرتا عرشه قایق
lanyards U طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
lanyard U طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
marlinespike U وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
chain plate U صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
traveler U میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
cargo sling U طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
lanyard U طناب کوتاه طناب کمر
lanyards U طناب کوتاه طناب کمر
skate boat U قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
jolly boat U قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
painter U طناب قایق
painters U طناب قایق
boat painter U طناب قایق
painters U طناب سینه قایق
bow painter U طناب سینه قایق
boat rope U طناب سینه قایق
stern fast U طناب پاشنه قایق
sternfast U طناب پاشنه قایق
painter U طناب سینه قایق
strop U طناب کوتاه
cast off U باز کردن طناب قایق
surface line U طناب وصل به غواص و قایق
boat falls U طناب بالا کشنده قایق
bitter end U انتهای طناب یا زنجیر قایق
seapainter U طناب حفافتی قایق ناو
jam cleat U قلاب نگهدارنده طناب قایق
bowline on the bight U گره در وسط طناب قایق
uncleat U بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
sheet bend U گره مخصوص وصل دو طناب قایق
belay U به لنگر بستن قایق
fender U بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
backstay U طناب یا کبلی که از نوک دکل به عقب قایق وصل شده
trolls U بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
troll U بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
barrier light U نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
ship to shore U حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
shore to shore movement U عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
signalled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
onshore U روی ساحل متوجه بطرف ساحل
clear for running U طناب برای کشیدن ازاد است
carabiner U قلاب برای وصل طناب به محل اتکا
sneakbox U قایق ته پهن برای شکارمرغابی
When is there a ferry to ...? چه وقت قایق برای ... هست؟
sneakboat U قایق ته پهن برای شکارمرغابی
sheet U طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
sheets U طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
inshore U بطرف ساحل جلو ساحل
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
topping lift U طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
shut up <idiom> U بستن دروپنجره ساختمان برای مدتی
in the short term <adv.> U برای دوره کوتاه مدت
ballast U فلز سنگین کف قایق برای حفظ تعادل
sportfisherman U قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
bailer U سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
burdended U فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
change up U جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change of pace U جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
daggerboard U تیر یا صفحه متحرک ته قایق برای حفظ تعادل
hike out U خم شدن یا اویختن به لبه قایق برای ایجاد تعادل
fasts U حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
short ski U اسکی کوتاه پهن برای مبتدیان و سالمندان
fastest U حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fasted U حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fast U حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
short iron U چوبهای شماره 7 و 8 و 9گلف برای ضربههای کوتاه
spill wind U سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
hydroplaning U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplanes U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplane U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
outrigger U چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
balestra U پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
peg U میله چوبی با نوک تیز [برای محکم بستن چیزی به آنها]
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
flu flu U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
floo floo U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
clicks U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicked U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
click U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
trapoze U سیم وصل به بالای دکل وکمربند سرنشین قایق برای فشار به سمت باد
chop U کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
key signature U گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
chopped U کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
pay out the rope U طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
wire locking U بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
diver's flag U پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
pre fetch U دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. U برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
shroud U طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
shrouded U طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
log U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
logs U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
clip-on <adj.> U گیره دار [چیزی با گیره برای بستن]
trick ski U اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
stubs U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
how long is the rope U درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
spats U زنگار کوتاه برای کفش زنگار
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
stop and go U پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
non rotating wire rope U طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
pre- U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
To be out to do some thing . U کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
axle stub U اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
shore U ساحل
landside U ساحل
causey U ساحل
brae U ساحل
sea shore U ساحل
beached U ساحل
rivage U ساحل
beaches U ساحل
coasts U ساحل
shores U ساحل
banks U ساحل
littoral U ساحل
ashore U به ساحل
coast U ساحل
beach U ساحل
bank U ساحل
beached U زدن به ساحل
beached U ساحل شنی
seashore U ساحل دریا
offshore U از جانب ساحل
bankside U شیب ساحل
offshore U دور از ساحل
bank revetment U پوشش ساحل
basegram U پیام از ساحل
attack group U گروه تک به ساحل
beach U ساحل شنی
bank protection U ساحل داری
seacoast U ساحل دریا
shores U کرانه ساحل
coast guardsman U ساحل بان
coastward U درامتداد ساحل
coastwards U بطرف ساحل
coastward U بطرف ساحل
coastwards U درامتداد ساحل
shore duty U خدمت ساحل
coastwise U درطول ساحل
beach party U تیم ساحل
shore U کرانه ساحل
inshore U به طرف ساحل
onshore U واقع در ساحل
seashores U ساحل دریا
beaches U ساحل شنی
beaches U زدن به ساحل
shores U ساحل دریا
river bank U ساحل رودخانه
back beach U ساحل جزرو مد
sea coast U ساحل دریا
near shore U نزدیک به ساحل
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com